7 درسی که آدم ها یک عمر طول می کشد تا بیاموزند!
به گزارش صندلی و تلفن، 1- انتظار برای اینکه وقت کاری برسد، بی فایده است
روزی از اینجا خواهم رفت، روزی این کار بی ثمر و کم بازده را ترک خواهم کرد، روزی این ایده ام را پیگیری می کنم، وقت فراغتی اگر دست بدهد ورزش می کنم و هیکلم را متناسب می کنم، این رمان را در اولین فرصت خواهم خواند، این فیلم های کلاسیک را خیلی با نظم و با دقت خواهم دید، به او خواهم گفت که چقدر دوستش دارم و …
اما تجربه نشان داده است که خیلی وقت ها ما در واقع به انگیزه و بینش ضروری بودن پی گرفتن آنی و فوری این کارها نرسیده ایم. بنابراین ترجیح می دهیم به کارهای روزمره بی ثمر برسیم، کارهایی که به اصطلاح آقا بالاسری برای آنها وجود دارد که انجام پیوسته آنها به وسیله ما را چک کند. بنابراین هر روز همه انرژی خود را صرف آنها می کنیم و نزدیک غروب، تهی از انرژی و برای تجدید قوای آغاز روز ملال آوری دیگر به خانه برمی گردیم.
2- زندگی گاهی جای دیگری میسر می گردد!
سبک زندگی خاصی می خواهید که حتی به صورت جزئی هم در محل زندگی کنونی شما قابل دسترسی نیست؟ از آنجا که بعید است در فرصت به جامانده عمر، ناگهان شرایط فرق نمایند، تنها چاره این است که به جای تحمل یک تلخی بی انتها یک دوره سختی جان فرسا برای یافتن جایی متناسب تر با روحیات خود را به جان خریداری کنید!
3- آنچه دیروز رخ داده ممکن است واقعا تقصیر شما نبوده باشد، اما آنچه فردا رخ می دهد، مستقیما مسئولیت اش به پای شماست.
4- درس های زندگی تکرار می شوند، تا زمانی که مطمئن شوند شما واقعا آنها را آموخته اید!
منظور اینکه، فرمول ها و ترفندهایی که چند بار آزموده اید و پاسخ نداده اند، بعید است در آینده جوابگو بشوند. پس از گذشته زودتر بیاموزید و تکرارشان نکنید.
5- اگر به خودتان عادت بدهید که مرتب کتاب بخوانید، آدم باهوش و آگاهی می شوید، این خیلی خوب است، اما مهارتی که خیلی از ماها در پی اش نیستیم خودشناسی است. یعنی فهم کامل از همه نقاط قوت و ضعف خودمان، همه آرمان خواهی ها و همه تعلل ها و میل هایمان به بیهودگی ها را. در پی این خودشناسی و رک و راست شدن با خود است که می توانیم برنامه ای منطقی برای خود در زندگی بچینیم.
6- تغییر رفتار، تنها پوزش خواهی واقعی در دنیاست.
آدم ها ممکن است به هنگام اشتباه یا زمانی که به اصطلاح مچ شان را هنگام یک خطا می گیرید، ماهرانه و با ادبیات خوب از شما پوزش بخواهند، اما شما باید تغییر رفتار بعدی شان را در نظر بگیرید تا ببینید واقعا تجدید نظر نموده اند یا خیر.
7- دوست داشته شدن به وسیله دیگران را نسبت به عشقی که خودتان باید به خودتان روا دارید، اولویت ندهید!
بسیاری از ما هر کاری می کنیم تا مورد توجه قرار بگیریم، به ما احترام گذاشته گردد و از ما به نیکی یاد گردد، اما کمی که تجربه کسب می کنیم که واقعا دردسرها یا ظاهرسازی ها و تغییرات سبک زندگی که برای این کسب عشق و علاقه می کنیم، بسیار فراتر از چیزی است که باید باشد.
از یک سنی به بعد خواه ناخواه یاد می گیریم که خودمان را دوست داشته باشیم و به خاطر هیچ کس کوشش نکنیم که تبدیل که به شخص دیگری شویم.
منبع: یک پزشک